حکمرانی جدید
وضعیت کنونی جهان در نسبت با فضای مجازی و اینترنت فهم میشود از آنجا که زبانِ اینترنت زبانی ریاضیاتی و منطقی است میتوانیم یکی از ویژگی های اصلیِ حکرانی جدید را منطقی کردن و یا به عبارت دیگر عقلایی کردنِ هرچه بیشترِ زندگی دانست چرا که این حکمرانی همه شئونات و عرصههای زندگی انسان را در برمی گیرد. پس هنگامی که هر آنچه در جهان هست(خواه انسان باشد یا اشیاء و چیزها) به طور منطقی عمل میکند لاجرم زندگی به شدت منطقی و عقلانی خواهد شد. پس عقلایی شدن یکی از ویژگی ها و عناصر این نظام حکمرانی جدید است.
اما عقل و عقلانیت در نظام جدید چیست؟ آیا مبنا و بنیانی میتوان برای این عقلایی شدن یافت؟ برای درک بهتر به سراغ نظریه وبر در مورد عقلانیت میرویم تا ببینیم کدام یک از عقلانیتهای وبر با عقلانیت ریاضیاتی و رقمی شدهی فضای مجازی تناسب و ربط بیشتری دارد؟ یا شاید اصلاً ربط و پیوندی نباشد و اساساً فضای مجازی نوع عقلانیت را هم دگرگونی کرده و تقسیم بندی وبر برای فهم حکمرانی جدید کارساز نیست.
انواع عقلانیت از نظر وبر
· عقلانیت عملی: وبر هرگونه شیوه زندگی را که فعالیت دنیایی را با لحاظ منافع فردی در وجه صرفا عملگرایانه خودخواهانه اش می نگرد و داوری می کند، واجد عقلانیت عملی می نامد. شیوه زندگی مبتنی بر عقلانیت عملی، متضمن الگوهای کنش نیست که به نیابت از نظام ارزشی مطلق، مثلاً برخی از امور عادی زندگی روزمره را فعالانه در کنترل داشته باشد بلکه به برخی از واقعیات گردن می نهد و به صرفه ترین وسیله را برای غلبه بر مشکلاتی که آن واقعیات پیش می آورند درنظر می گیرد. کنش عملگرایانه بر حسب منافع روزمره، رو به بالا دارد، و برای نیل به اهداف عملی معین باید مناسب ترین وسیله را با احتیاط سنجید و با دقتی فزاینده در نظر گرفت. بنابراین این نوع عقلانیت جلوه ای از توانایی انسان برای کنش عقلانی ناظر به وسیله هدف است.
· عقلانیت نظری: این نوع عقلانیت، متضمن مهار کردن آگاهانه واقعیت است، نه از طریق کنش بلکه از طریق ساختن مفاهیم انتزاعی دارای دقت فزاینده. چون در اینجا مواجهه شناختی شخص با تجربه اش مانند فرایندهای فکری از قبیل قیاس و استقرای منطقی، فراوان رخ می دهد، اسناد علیت و ایجاد «معانی» نمادین، اموری عادی اند. به طور کلی تر، تمام فرایندهای انتزاعی مربوط به شناخت، در تمام صورت های فراگیر و فعالشان، نشانه های عقلانیت نظری اند.
· عقلانیت ذاتی: عقلانیت ذاتی از این نظر که کنش را مستقیما به سوی الگو هدایت می کند مشابه عقلانیت عملی است، هرچند شباهتی به عقلانیت نظری ندارد. اما این [هدایتگری] نه بر پایه بررسی راه های حل مسائل روزمره از طریق محاسبه محض وسیله هدف، بلکه در ارتباط با «اصلی ارزشی» که در گذشته، حال یا بالقوه موجود است صورت می گیرد. عقلانیت ذاتی ممکن است محدود باشد [یعنی] قلمرو محدودی از زندگی را سامان دهد و تمامی دیگر قلمروها را دست نخورده رها کند. برای مثال، هر جا دوستی، متضمن پای بندی به ارزش هایی چون وفاداری، همدردی و تعاون باشد، عقلانیت ذاتی را می سازد.
· عقلانیت صوری: به طور کلی مرتبط است با عرصه های زندگی (بخصوص عرصه های اقتصاد، حقوق و علم) و ساختار سلطه (بخصوص شکل دیوانسالارانه سلطه) که فقط همراه با صنعتی شدن، حدود و ثغور آن ها دقیق و مشخص گشتند. در حالی که عقلانیت عملی همواره نشانگر گرایشی مبهم است به محاسبه و حل مسائل روزمره از طریق الگوهای کنش بر مبنای عقلانیت وسیله هدف و با لحاظ منافع شخصی در مقام عمل، نهایتا همان محاسبه مبتنی بر عقلانیت وسیله هدف را عقلانیت صوری با ارجاع به قواعد، قوانین یا مقرراتی که کاربرد عام دارند مشروعیت می بخشد.
با توجه به آنچه بیان شد، میتوان این گونه نتیجه گیری کرد که حکمرانی جدید(در فضای مجازی) بسط و گسترش همان عقلانیت صوری است زیرا به قواعد و قوانینی که کاربرد عام دارند ارجاع داده میشود. نمونهای از این قوانین را میتوان در سیطره دیجیتالیزه بر همه چیز دانست. دیجیتال شدن، امور و پدیدها را فاقد ارزش میکند و اساساً آنها در یک نظام جدیدی قرار میدهد و ارزشِ جدیدی هم به ارزشهای دیجیتال شده اعطاء میکند. این وضعیت یعنی دگرگونی در ارزشها یا باژگونگی ارزشها در فضای مجازی با سیطره عقلانیت صوری از طریق دیجیتالیزه رخ میدهد. لذا از اقتضائات این حکمرانی جدید این است که نظام ارزشها دگرگون گشته است و دیگر ارزشهای گذشته همان معنایی را ندارند که قبلاً داشتهاند و معنای آنها تغییر یافته است، لذا ضروری است که حکام جدید نسبت به این دگرگونی آگاهی پیدا کنند و جهان جدید را با ارزش های جهان جدید تفسیر کنند و در عرصه اجراء نیز برمبنای همین تفسیر واقعگرایانه(یعنی درک تغییر جهان جدید) دست به عمل بزنند.
منابع
http://www.hawzah.net/fa/article/view/88240